اقبال لاهوریارمغان حجاز (فهرست)

شمارهٔ 180-وجودش شعله از سوز درون است

1. وجودش شعله از سوز درون است

2. چو خس او را جهان چند و چون است

3. کند شرح اناالحق همت او

4. پی هر «کن» که میگوید «یکون» است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* باش تا خواجه درین باب چه گوید، چه کند
* آب چون زنگ خورد یا می چون آب بقم
شعر کامل
فرخی سیستانی
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی