اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 180-کبر و ناز

1. یخ ، جوی کوه را ز ره کبر و ناز گفت

2. ما را ز مویهٔ تو شود تلخ روزگار

3. گستاخ می سرائی و بیباک میروی

4. هر سال شوخ دیده و آواره تر ز پار

5. شایان دودمان کهستانیان نئی

6. خود را مگوی دخترک ابر کوهسار

7. گردنده و فتنده و غلطنده ئی بخاک

8. راه دگر بگیر و برو سوی مرغزار

9. گفت آب جو چنین سخن دل شکن مگوی

10. بر خویشتن مناز و نهال منی مکار

11. من میروم که در خور این دودمان نیم

12. تو خویش را ز مهر درخشان نگاه دار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
* گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
شعر کامل
حافظ
* مدار از من دریغ ای ابر رحمت گوهر خود را
* که من چون تاک صد دست دعا در آستین دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* از تو ای دوست نگسلم پیوند
* ور به تیغم برند بند از بند
شعر کامل
هاتف اصفهانی