فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 183

1. هر که در دوست زد دامن احسان گرفت

2. و آنکه در دوستی مایة عرفان گرفت

3. دوستی کردگار معرفت آرد بیار

4. هر که از این تخم کشت حاصل از آن گرفت

5. ار در احسان هر انک روی بمقصود کرد

6. دید جمال خدا حسن زاحسان گرفت

7. هر که بدو داد تن مایة ایمان ستد

8. وانکه بدو داد دل در عوضش جان گرفت

9. آنکه بدو داد جان زندة جاوید شد

10. عمر دو روزینه داد عمر فراوان گرفت

11. هر که زدنیا گذشت لذت عقبی چشید

12. وانکه زعقبی گذشت کام زجانان گرفت

13. آنکه باخلاص داد در ره او هر چه داشت

14. قطره بدریا گذشت بهره زعمان گرفت

15. نیک و بد هر که هست سوی خودش عایدست

16. هر چه در امروز کرد روز جزا آن گرفت

17. در ره عرفان و عشق فیض بسی سعی کرد

18. تا که بتوفیق حق عشق زعرفان گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
* نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* آتشی بویی ز دلجویی نمی آید ز تو
* چشمه ام کاری به جز زاری نمی آید ز من
شعر کامل
رهی معیری
* چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
* همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
شعر کامل
حافظ