فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 200

1. بمهر تو دادم دل و جان عبث

2. بعشقت گرو کردم ایمان عبث

3. زدین و دل من چه حاصل مرا

4. گرفتی هم این را و هم آن عبث

5. چه میخواهی از جانم ای بی وفا

6. چه دای دلم را پریشان عبث

7. دل اقلیم دین جلوه ات تاخت کرد

8. بسی خانه شد از تو ویران عبث

9. بیک عشوهٔ دل فریب خوشت

10. دل عالمی شد پریشان عبث

11. بجانت که دست از اسیران بدار

12. مکن جور بر ناتوانان عبث

13. دل من بود آن دل ای فیض بس

14. مریز اشگ بر روی سندان عبث


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
* هیچ بازار چنین گرم که بازار تو نیست
شعر کامل
سعدی
* همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
* که استخوان خورد و جانور نیازارد
شعر کامل
سعدی
* سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
* عشق محمد بس است و آل محمد
شعر کامل
سعدی