فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 313

1. عشق از دل گذشت تا جان شد

2. جان هم از عشق تا که جانان شد

3. کارم از کار عشق سامان یافت

4. دردم از درد عشق درمان شد

5. ره بایمان خود نمی‌بردم

6. کفر زلف تو راه ایمان شد

7. هرکه چشم تو دید مست افتاد

8. و آنکه روی تو دید حیران شد

9. هر کجا بود خاطر جمعی

10. در غم زلف تو پریشان شد

11. از وصال تو فیض بهره نیافت

12. عمر او جمله صرف هجران شد

13. روز عمرش بغصه و غم رفت

14. شب او هم بآه و افغان شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر نثار قدم یار گرامی نکنم
* گوهر جان به چه کار دگرم بازآید
شعر کامل
حافظ
* کوته نظران ملامت از عشق
* بی فایده می‌کنند و تحذیر
شعر کامل
سعدی
* هر که با منطق خواجو کند اظهار سخن
* در به دریا برد و زیره به کرمان آرد
شعر کامل
خواجوی کرمانی