فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 360

1. سوی این دون گدا آنشاه کی رو میکند

2. التفاتی از سگش میخواهم او کی میکند

3. میتوانستم کز او احوال دل گیرم ولی

4. گفتگو آن تند خوبا چون منی کی میکند

5. در شب تاریک زلفش صد هزاران همچو من

6. گم کند گر دل یکی را جست‌وجو کی میکند

7. از سر کویش کجا من میتوانم پا کشید

8. این سر سودا پرستم ترک او کی میکند

9. مردم از غم ایمسلمانان مرا آگه کنید

10. با من آخر آشتی آن جنگجو کی میکند

11. هر که خورشید رخش را دیده باشد یکنظر

12. دیدن غلمان و حوران آرزو کی میکند

13. فیض در روی بتان می‌بیند آیات خدا

14. ور نه در وصف بتان این گفتگو کی میکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سان‌ گوی کردم دل که دیدم آن صنم دارد
* زسنبل زلف چون چوگان و ازگل چهره چون میدان
شعر کامل
امیر معزی
* سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
* گر ره دیگر رود ضلال مبینست
شعر کامل
سعدی
* وقت است درین انجمن از تنگدلیها
* چون پسته زبان در دهنم زنگ برآرد
شعر کامل
صائب تبریزی