فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 378

1. هر کجا آن ماه سیما میرود

2. بس دل و بس دین بیغما میرود

3. گر بصحرا رفت دریا می‌شود

4. ز آب چشمی کان بصحرا میرود

5. ور بدریا میرود خون می‌شود

6. بس که خون دل بدریا میرود

7. سرو آزادی نخواهد بعد از این

8. گر بباغ آنسرو بالا میرود

9. میشود گل رنگ رنگ از شرم اگر

10. در چمن بهر تماشا میرود

11. زلف و گیسو چون پریشان می‌کند

12. در سر شوریده سودا میرود

13. نشنود دل پند واعظ لب ببند

14. این سخنهای تو بیجا میرود

15. از می لعل شکر ریز لبش

16. بر زبان فیض اینها میرود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب اشک تلخم، چاشنی از نقل تر گیرد
* گر آن شیرین پسر، بادام چشمم در شکر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
* بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
شعر کامل
حافظ
* خیال روی تو بیخ امید بنشاندست
* بلای عشق تو بنیاد صبر برکند است
شعر کامل
سعدی