فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 477

1. دلبرا درد مرا درمان تو باش

2. عاشقانرا سر توئی سامان تو مباش

3. درد بی‌درمان مرا در جان ز تست

4. هم دوای درد بی درمان تو باش

5. شد دل بریانم از تو داغدار

6. مرهم داغ دل بریان تو باش

7. در ره تو جان و دل کردم فدا

8. مر مرا هم دل تو و مرهم تو باش

9. دل برفت و جان برفت ایمان برفت

10. دل تو باش و جان تو باش ایمان تو باش

11. بی دلانرا دلبر و دلدار تو

12. عاشقانرا جان تو و جانان تو باش

13. از سر هر دو جهان برخواستم

14. فیض را هم این و هم آن تو باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باشد که خود به رحمت یاد آورند ما را
* ور نه کدام قاصد پیغام ما گذارد
شعر کامل
سعدی
* ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی‌منتها
* ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه‌ها
شعر کامل
مولوی
* طبیبا هر که را بیماری هجران فگند از پا
* اجل پیش از تو بر بالین آن بیمار پیدا شد
شعر کامل
هلالی جغتایی