فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 476

1. در میکده دوش رند قلاش

2. میگفت به پاکباز اوباش

3. کز سرّ حقیقتم خبر ده

4. یک نکته بگو برمز یا فاش

5. گفتا سخن برهنه خواهی

6. بشنو تو ز عور مفلس لاش

7. جز ذات یگانه مجرد

8. کس نیست در اینسرا تو خوشباش

9. پیوسته موحد است خود را

10. پنهان شده لام و الف در الاش

11. هر کو فانی دروست باقیست

12. من مات من الهوی فقد عاش

13. این حرف اگر فقیه فهمد

14. شاباش زهی فقیه شاباش

15. چون فیض اگر شوی مجرّد

16. بس فیض که یابی از سخنهاش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* توانگرا دل درویش خود به دست آور
* که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* هیچ وقت از گرو باده نیامد بیرون
* از سر پنبه میناست مگر دستارم؟
شعر کامل
صائب تبریزی