فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 649

1. از برکات حسن تو جذب مراد میکنم

2. یاد خدای آیدم چون ز تو یاد میکنم

3. جلوه کنی چو بر دلم قیمت جلوه ترا

4. نیست همین که جان دهم بکله مراد میکنم

5. قبله جانم آن جمال هم بوصال و هم خیال

6. غم بدلت چو میرسد هم بتو شاد میکنم

7. کار چو تنگ میشود بر دل و جانم از جهان

8. روی شکفتهٔ تو یاد بهر گشاد میکنم

9. مونس و یار من توئی مصلح کار من توئی

10. کار مرا بمن ممان زانکه فساد میکنم

11. نامه چه میفرستمت باد صبا چو میوزد

12. جان بمشایعت روان از پی باد میکنم

13. در صفت تو جان من شعر چه‌سان توان نوشت

14. فیض ز خویش میرود چون ز تو یاد میکنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیبا هر که را بیماری هجران فگند از پا
* اجل پیش از تو بر بالین آن بیمار پیدا شد
شعر کامل
هلالی جغتایی
* غنچه را پیش دهان تو صبا خندان یافت
* آنچنان بر دهنش زد که دهن پر خون شد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* دولت جان پرورست صحبت آمیزگار
* خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
شعر کامل
سعدی