فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 650

1. شبها حدیث زلف تو تکرار میکنم

2. تسبیح روز وصل تو بسیار میکنم

3. چون دم زند صباح ز انوار طلعتت

4. جان را ز عکس روی تو گلزار میکنم

5. از پای تا بسر همه تن دیده میشوم

6. جانرا بدیده قابل دیدار میکنم

7. از غمزهٔ نگاه تو بیهوش می‌شوم

8. دلرا ز چشم مست تو هشیار میکنم

9. عکس تو چون در آینهٔ دل درآیدم

10. بیخود حدیث واحد قهار میکنم

11. ترجیح بند هر سخنم ذکر خیر تست

12. در هر کلام نام تو تکرار میکنم

13. با مردمان حدیث تو گویم در انجمن

14. تنها حدیث با در و دیوار میکنم

15. گیرم سنای دل ز سنا برق روی تو

16. در یوزهٔ ز قاسم انوار میکنم

17. غم را بیاد روی تو از سینه می‌برم

18. دم را بذکر موی تو عطار میکنم

19. شب را بیاد زلف تو می‌آورم بروز

20. چون روز شد ستایش رخسار میکنم

21. آهنگ من چو کرد بر آهنگ میزنم

22. دلرا ز غم بناله سبکبار میکنم

23. گر سرّ من بغیر نگوید رفیق من

24. زودش بلطف خازن اسرار میکنم

25. هرکس که گوش جان بسخنهای من دهد

26. او را بصور موعظه بیدار میکنم

27. هر کار خوب را که ز کردار عاجزم

28. تحسین هر که کرد بگفتار میکنم

29. پنهان کن از خلایق گر عاشقی کنی

30. با فیض هم مگوی که این کار میکنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نباید روشنی بردن به شب زین پس که بی آتش
* ز لاله دشت پر شمعست و از گل باغ پر شعله
شعر کامل
فرخی سیستانی
* حیله در شرع محبت بازی خود دادن است
* خون خصم خویش را پرویز نامردانه ریخت
شعر کامل
صائب تبریزی
* با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او
* در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود
شعر کامل
سعدی