فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 702

1. خیز تازین خاکدان بیرون رویم

2. زین سرای مردگان بیرون رویم

3. زنده گردیم از حیات جاودان

4. زینجهان جان ستان بیرون رویم

5. راست از هم صحبتیهای کجان

6. همچو تیری از کمان بیرون رویم

7. تا شویم الا بما شاء را محیط

8. زین محیط آسمان بیرون رویم

9. گوهر بحر یقین آید بکف

10. گر ز صحرای گمان بیرون رویم

11. بی‌نشان از بی‌نشان آگه شویم

12. بی‌نشان گر از نشان بیرون رویم

13. خیز تا بر موطن اصلی رسیم

14. از مقام سالکان بیرون رویم

15. خیز تا از مغز جان روغن کشیم

16. پس ز روغن شعله سان بیرون رویم

17. در بلا و در ولا قربان شویم

18. از تن و جان و جهان بیرون رویم

19. فیض تا چند از مکان و لامکان

20. از مکان و لامکان بیرون رویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟
* آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟
شعر کامل
رهی معیری
* ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
* زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند
شعر کامل
خاقانی
* ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت
* این نقش‌ها نگر که چه خوش در کدو ببست
شعر کامل
حافظ