فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 744

1. مستانه برا گوشهٔ چشمی سوی ما کن

2. دردی بسر درد نه و نام دوا کن

3. از پرده برون آبگذر بر صف رندان

4. پنهان ز نظرها نظری جانب ما کن

5. گر لطف نداری و سر لطف نداری

6. از قهر بکش تیغ جفا روی بما کن

7. گفتی که وفا میکنم و هیچ نکردی

8. ما چشم وفا از تو نداریم جفا کن

9. مرغ دل ما از قفس غصه برون آر

10. برگرد سر خویش بگردان و رها کن

11. ترسم که غباری بدل یار نشیند

12. بگذر ز عتاب و گله‌ای فیض دعا کن

13. در دفتر جان حرف بتان چند نویسی

14. زین قصه بگردان ورق و رو بخدا کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی
* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری
* صبر کن بر سخن سردش زیرا کان دیو
* نیست آگاه هنوز، ای پسر از نرخ پیاز
شعر کامل
ناصرخسرو