فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 748

1. بغم خویش دل ما خوش کن

2. خستگانرا بمدارا خوش کن

3. از فلک هر چه بما می‌آید

4. تو گوارا کن و بر ما خوش کن

5. دل ما را بقضا کن راضی

6. خاطر ما به بلاها خوش کن

7. من اگر قابلم ار ناقابل

8. تو قبولم کن و بدرا خوش کن

9. گر تقاضای قبولت باید

10. اولم پس بتمنا خوش کن

11. پایم ار نیست بسویت آیم

12. بسرم آی و سراپا خوش کن

13. خوش و ناخوش بخوشی دار مرا

14. ناخوشیها بخوشیها خوش کن

15. فیض را نیست بغیر از تو کسی

16. بدیش را بکرمها خوش کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
* بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عالم شهر گو مرا وعظ مگو که نشنوم
* پیر محله گو مرا توبه مده که بشکنم
شعر کامل
سعدی
* دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
* گوشه تاج سلطنت می‌شکند گدای تو
شعر کامل
حافظ