فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 763

1. تیغ کشی گاه به آهنگ من

2. گاه شوی یک دل و یکرنگ من

3. جان کند از خرمی آهنگ تو

4. تیغ بکف چون کنی آهنگ من

5. این چه جمالست که تا جلوه کرد

6. برد ز سر هوش من و هنگ من

7. چشم تو از دیدهٔ من برد خواب

8. رنگ تو نگذاشت برخ رنگ من

9. در سرم افتاد چه سودای تو

10. کرد جنون غارت فرهنگ من

11. رهزن هفتاد و دو ملت شدم

12. زلف تو افتاد چو در چنگ من

13. در دو جهان چون تو نگنجی چسان

14. جا تو گرفتی بدل تنگ من

15. از تو بود شادی و اندوه دل

16. با تو بود آشتی و جنگ من

17. وسعت دل بگذرد از عرش و فرش

18. گر تو بگوئیم که دل تنگ من

19. عشق گرفته است عنان مرا

20. میکشدم سوی بت شنگ من

21. عیسی عشق ار نبود بر سرم

22. کی رود این لاشه خر لنگ من

23. فیض ترا آرزوی بسمل است

24. بسمله ار میکنی آهنگ من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی
* آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار
* از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار
شعر کامل
شیخ بهایی
* بر بیاض گردن او نقطه ای از خال نیست
* از لطافت این ورق افشان نمی گیرد به خود
شعر کامل
صائب تبریزی