فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 787

1. سوختم از جفات من حق وفا که همچنین

2. ز آتش دل گداخت تن جان شما که همچنین

3. هر که بپرسدت چسان روز شود شب کسان

4. پرده ز چهره برفکن رو بگشا که همچنین

5. گویم اگر چسان فتد نور بعالم از رخی

6. خور منما که همچنان رخ بنما که همچنین

7. دم ز قیامت ارزنم قامت خود بمن نما

8. فتنه چگونه میشود خیز بیا که همچنین

9. گویم اگر چسان روز جان ز تن از برم برون

10. جان بتن آیدم چسان در برم آ که همچنین

11. حرف شکر اگر رود خنده بزیر لب بیار

12. ور ز گهر سخن رود لب بگشا که همچنین

13. راه سروش بسته شد ناطقه را دهان ببند

14. کس برسد دگر تو فیض باز سرا که همچنین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبنم به آفتاب رسید از فتادگی
* بنگر که از کجا به کجا می توان شدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* زنگ صحبت را به خلوت می توان از دل زدود
* زندگانی در جهان بی گوشه دل مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* تهی ز باده حکمت مدان خموشان را
* که همچو کوزه سر بسته پر می نابند
شعر کامل
صائب تبریزی