فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 811

1. هجران جانان تا بچند آ» یار کو آن یار کو

2. وین شورش دل تا بکی دلدار کو دلدار کو

3. در سینه دلها شد طپان جانها ز تنها شد زوان

4. تا کی بود این رو نهان دیدار کو دیدار کو

5. ذرات عالم مست او خورده شراب از دست او

6. نغمه‌سرایان کو بکو خمار کو خمار کو

7. افلاک سر گردان و مست خاکست مدهوش الست

8. در عالم بالا و پست هشیار کو هشیار کو

9. حلاج محو آن جمال دستک زنان در وجد و حال

10. نغمه‌سرا کای ذوالجلال آندار کو آندار کو

11. در دنیی و عقبی مپیچ جز حق همه هیچست هیچ

12. در دار عالم غیر حق دیار کو دیار کو

13. حق در برابر روبرو بنموده رو از چار سو

14. کوران گرفته جستجو کان یار کو کان یار کو

15. منصور انالحق میزند من صور حق حق میزنم

16. زینصور انا شاهد فنا جز یار کو جز یار کو

17. گر راست میگوئی تو فیض دم در کش و خاموش باش

18. آنرا که باشد محو یار گفتار کو گفتار کو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
* تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی
* شد کاسه دریوزه همه ناف غزالان
* تا نکهت آن زلف به صحرای ختن رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
* یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
شعر کامل
حافظ