فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 867

1. بماندم چیز و کس را انت حسبی

2. براندم خار و خس را انت حسبی

3. پر و بالی گشادم در هوایت

4. شکستم این قفس را انت حسبی

5. ترا خواهم ترا خواهم بجز تو

6. نخواهم هیچکس را انت حسبی

7. همین خواهم که حیران تو باشم

8. نه بینم پیش و پس را انت حسبی

9. درون دل نمیدانم چه غوغاست

10. نخواهم این جرس را انت حسبی

11. درون سر نمیدانم چه سوداست

12. نخواهم بوالهوس را انت حسبی

13. نفس بی یاد تو گر میزند فیض

14. نخواهم آن نفس را انت حسبی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سلطان صفت همی‌رود و صد هزار دل
* با او چنان که در پی سلطان رود سپاه
شعر کامل
سعدی
* زیره را من سوی کرمان آورم
* گر به پیش تو دل و جان آورم
شعر کامل
مولوی
* رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند
* مستی ز جامت می‌کنند مستان سلامت می‌کنند
شعر کامل
مولوی