فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 883

1. دل آواره را در کوی خود آواره تر کردی

2. من بیچاره را در عشق خود بیچاره تر کردی

3. دلم خو کارهٔ ذوق شراب حسن خوبان بود

4. ز چشم و لب شرابم دادی و خو کاره تر کردی

5. ز مردم چشم مستت خون دل میخورد مژگانرا

6. بزهر آلودی و آنمست را خونخواره تر کردی

7. دل مردم ربودن بیخبر هاروت نتواند

8. ازو این غمزه را در دلبری سحاره تر کردی

9. بغیر از عشق مه رویان نمیکردم دگر کاری

10. تو کردی کارها با من مرا این کاره تر کردی

11. بچشم دانشت نظاره بودم تاکنون اکنون

12. ز بینش سرمهٔ بخشیدیم نظاره تر کردی

13. نگاهت هر زمان از فیض نوعی میرباید دل

14. مگر چشمانت را در دلبری عیاره تر کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو اعتماد مکن بر کمال و دانش خویش
* که کوه قاف شوی زود در هوات کنند
شعر کامل
مولوی
* رفتی و همچنان به خیال من اندری
* گویی که در برابر چشمم مصوری
شعر کامل
سعدی
* شکنج زلف پریشان به دست باد مده
* مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش
شعر کامل
حافظ