فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 943

1. صبر از دلم برخواست ساقیا بیا هی هی

2. عشق همچنان برجاست ساقیا بیا هی هی

3. دین بخویشتن لرزید دل طمع ز جان ببرید

4. عشق نیست اژدرهاست ساقیا بیا هی هی

5. هی بر آتشم آبی درد باده با تابی

6. شعله از دلم برخواست ساقیا بیا هی هی

7. سر شد از نگاهی مست دین و دل برفت از دست

8. فتنه هم ز ما بر ماست ساقیا بیا هی هی

9. گر فزون دهی گر کم میفزاید از دل غم

10. هر چه میکنی زیباست ساقیا بیا هی هی

11. هی بیار پی در پی یکدمم ممان بی می

12. باده تو روح افزاست ساقیا بیا هی هی

13. فیض دل ز کف داده بهر ساقی و باده

14. مجلس طرب آراست ساقیا بیا هی هی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شود به دولت او خاک شوره مهر گیا
* شود ز هیبت او سنگ خاره خاکستر
شعر کامل
انوری
* بید مجنونیم برگ ما زبان خامشی است
* گل بچین از برگ ما، احوال بار ما مپرس
شعر کامل
صائب تبریزی
* به کام تا نرساند مرا لبش چون نای
* نصیحت همه عالم به گوش من بادست
شعر کامل
حافظ