فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 296

1. نگه داشت غزالی دل مرا به نگاهش

2. که آهوی ختن آمد به سیر چشم سیاهش

3. چرا برابر چشمی هزار بار نمیرم

4. که زنده می‌کندم از نگاه بی گه و گاهش

5. گناه عشق بتی دامنم گرفته به محشر

6. که کردگار نگیرد به صدهزار گناهش

7. مگر به صید دل آن طفل نی سوار درآمد

8. که طفل اشک من از سر دوید بر سر راهش

9. از آن همیشه کشد شانه را به زلف مسلسل

10. که خون کند دل دیوانگان سلسله خواهش

11. به حالت دل من سنگ ناله کرد زمانی

12. که بردم از در آن سنگ دل به حال تباهش

13. نظر ز چاه زنخدان آن چگونه بپوشم

14. که یوسف دلم افتاده در میانهٔ چاهش

15. سزد که بر سر آتش بیفکنیم دلی را

16. که رخنه در دل خوبان نکرد ناوک آهش

17. میان معرکه تا کی دلم ربوده به افسون

18. که مار بوالعجبی خفته در میان کلاهش

19. ستم کشیدم از آن ترک کج‌کلاه به حدی

20. که سر برهنه کشانم بر آستانهٔ شاهش

21. ابوالمظفر کشورگشای ناصردین شه

22. که از ستاره فزون تر بود شمار سپاهش

23. فروغی از رخ زیبای دوست پرده برافکن

24. که آسمان بکشد پرده بر شمایل ماهش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
* بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
* آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* دل آگاه در پیری زغفلت بیش می لرزد
* که وقت صبح اکثر شبروان را خواب می آید
شعر کامل
صائب تبریزی