فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 322

1. من این عهدی که با موی تو بستم

2. به مویت گر سر مویی شکستم

3. پس از عمری به زلفت عهد بستم

4. عجب سر رشته‌ای آمد به دستم

5. ز مویت کافر زنار بندم

6. ز رویت هندوی آتش پرستم

7. کمند عشق را گردن نهادم

8. طناب عقل را درهم گسستم

9. ز مستوری چه می‌پرسی که عورم

10. ز هشیاری چه می‌گویی که مستم

11. شراب شادکامی را چشیدم

12. سبوی نیک نامی را شکستم

13. به شمشیر از سر کویش نرفتم

14. به تدبیر از خم بندش نجستم

15. فزون تر شد هوای او پس از مرگ

16. تو پنداری کزین اندیشه رستم

17. چنین ساقی ز خویشم بی خبر ساخت

18. که آگه نیستم از خود که هستم

19. گواه دعویم پیر مغان است

20. که مست از جرعهٔ جام آلستم

21. قیامت چون نخوانم قامتت را

22. که تا برخاستی، از پا نشستم

23. چه گفتی زان سهی بالا فروغی

24. که فارغ کردی از بالا و پستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
* جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان
* تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* اگر ممالک روی زمین به دست آری
* بهای مهلت یک روزه زندگانی نیست
شعر کامل
سعدی