فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 342

1. بر سر هر مژه چندین گل رنگین دارم

2. یعنی از عشق تو در بر دل خونین دارم

3. گر تو در سینهٔ سیمین دل سنگین داری

4. من هم از دولت عشقت تن رویین دارم

5. بر سرم گر ز فلک سنگ ببارد غم نیست

6. زان که از خشت سر کوی تو بالین دارم

7. به امیدی که سحر بر رخت افتد نظرم

8. نظری شب همه شب بر مه و پروین دارم

9. گر چه کامم ز لب نوش تو تلخ است اما

10. گر کسی گوش دهد، قصهٔ شیرین دارم

11. کامی از دیر و حرم هیچ ندیدم در عشق

12. گله‌ای چند هم از کفر و هم از دین دارم

13. روز تاریک و شب تیره و اقبال سیاه

14. همه زان خال و خط و طرهٔ مشکین دارم

15. عشق هر روز ز نو داد مرا آیینی

16. تا بدانند خلایق که چه آیین دارم

17. گفتمش مهر فروغی به تو روز افزون است

18. گفت من هم به خلافش دل پر کین دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از آستان پیر مغان سر چرا کشیم
* دولت در آن سرا و گشایش در آن در است
شعر کامل
حافظ
* تا چند ز خون مژه در کوی تو احباب
* صد نامه نویسند و جواب از تو نخواهند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* جام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بود
* خیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبود
شعر کامل
خواجوی کرمانی