فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 356

1. ای خط تو را دایرهٔ حسن مسلم

2. وی نور رخت برده دل از نیر اعظم

3. هم خیره ز انوار رخت موسی عمران

4. هم زنده به انفاس خوشت عیسی مریم

5. هم منظر زیبای تو مهری است منور

6. هم پیکر مطبوع تو روحی است مجسم

7. هم فتنهٔ مردم شدی از نرگس پر فن

8. هم عقده به دلها زدی از سنبل پر خم

9. هم کاستهٔ درد تو فارغ نه مداوا

10. هم سوختهٔ داغ تو آسوده ز مرهم

11. افراختی از قامت خود رایت خوبی

12. آویختی از طرهٔ خود ... پرچم

13. بی رایحهٔ سنبل مشکین تو هرگز

14. خوش بو نشود مجمع ارواح مکرم

15. هر کس که ز کیفیت چشم تو خبر شد

16. از خود خبرش نیست نه از کیف و نه از کم

17. تو قبلهٔ عشاق رخت کعبهٔ مقصود

18. وان خال و زنخدان حجرالاسود و زمزم

19. گر طاق دو ابروی تو منظور نبودی

20. مسجود ملایک نشدی قالب آدم

21. زان کرده دلش را به تو تسلیم فروغی

22. زیرا که به خوبی تویی امروز مسلم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است
* جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* حیف فرهاد که با آنهمه شیرین کاری
* شد به خواب عدم از تلخی افسانه عشق
شعر کامل
صائب تبریزی
* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی