فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 363

1. تا هست نشانی از نشانم

2. خاک قدم سبوکشانم

3. تا ساغر من پر از شراب است

4. از شر زمانه در امانم

5. تا در کفم آستین ساقیست

6. فرش است فلک بر آستانم

7. در مرهم زخم خود چه کوشم

8. کاین تیر گذشت از استخوانم

9. دردا که به وادی محبت

10. دنبال‌ترین کاروانم

11. گفتی منشین به راه تیرم

12. تا تیر تو می‌زنی، نشانم

13. پیوسته ببوسم ابروانت

14. گر تیر زنی بدین کمانم

15. بالای تو تا نصیب من شد

16. ایمن ز بلای ناگهانم

17. گفتم که بنالم از جفایت

18. زد مهر تو مهر بر دهانم

19. بالم مشکن که شاه بازم

20. خونم مفشان که نغمه‌خوانم

21. مرغ کهنم در این چمن لیک

22. بر شاخ تو تازه آشیانم

23. دیدم ز محبتش فروغی

24. چیزی که نبود در گمانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برگ نسرین ترا بی خار می‌یابم هنوز
* باغ رخسارت پر از گلنار می‌یابم هنوز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
* بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* کی بود برگ من آن نسرین بدن را کاین زمان
* همچو بلبل در زمستان بینوا افتاده‌ام
شعر کامل
خواجوی کرمانی