فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 408

1. شبها به بزم مدعی ای بی مروت جا مکن

2. آرام جان او مشو، آزار جان ما مکن

3. از بهر حسرت خوردنم، لب بر لب ساغر منه

4. دست از پی آزردنم در گردن مینا مکن

5. در بزم غیر ای بی وفا بهر خدا مگذار پا

6. ما را و خود را بیش از این آزرده و رسوا مکن

7. هردم به مجلس ای رقیب از یار دلجویی مجو

8. خاطر نگهداریش را خاطر نشان ما مکن

9. درد فروغی را وا تا کی به فردا افکنی

10. اندیشه از فردا بدار، امروز را فردا مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
* مگر تو از کرم خویش یار من باشی
شعر کامل
حافظ
* بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت
* خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
* این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
شعر کامل
حافظ