فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 476

1. زان فشانم اشک در هر رهگذاری

2. تا به دامان تو ننشیند غباری

3. زلفت از هر حلقه می‌بندد اسیری

4. چشمت از هر گوشه می‌گیرد شکاری

5. از برای بی قراران محبت

6. آه اگر زلف تو نگذارد قراری

7. اختیاری آید اندر دست ما را

8. گر گذارد عشق در دست اختیاری

9. چشم تو گر گوشهٔ کارم نگیرد

10. پیش نتوانم گرفتن هیچ کاری

11. رنج عشقت راحت هر دردمندی

12. زخم تیغت مرهم هر دل فکاری

13. از کنارم رفته تا آن سرو بالا

14. جوی اشکم می‌رود از هر کناری

15. گوشه‌ای خواهم نهان از چشم مردم

16. تا به کام دل بگیریم روزگاری

17. تا گره بگشاید از کارم فروغی

18. بسته‌ام دل را به زلف تاب داری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
* خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* به هر جنسی که می گیرند اخلاص و وفا خوب است
* پس از عمری گذر افتاده بر ما کاروانی را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* اشک خونین نه ز هر آب و گل آید بیرون
* این گل از دامن صحرای دل آید بیرون
شعر کامل
صائب تبریزی