فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 63

1. یک اشارت ز تو بر قتل جهان بسیار است

2. در کمینی که تویی تیر و کمان بیکار است

3. من و اوصاف تو تا شغل قلم تحریر است

4. من و تحسین تو تا کار زبان گفتار است

5. بر سیمین تو را از زر خالص ننگ است

6. رخ رخشان تو را از مه تابان عار است

7. عاشق روی تو از سر چمن دلتنگ است

8. ساکن کوی تو از باغ جنان بیزار است

9. کافر عشقم اگر از پی تسبیح روم

10. تا به دستم ز سر زلف بتان زنار است

11. سر ما و قدم مغبچهٔ باده فروش

12. تا ز مینای می و دیر مغان آثار است

13. روشنت گردد اگر خال و خطش را بینی

14. که چرا روز فراق و شب هجران تار است

15. قیمت خاطر مجموع فروغی داند

16. که از آن زلف پراکنده پریشان کار است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو به چندین نظر لطف نبینی در ما
* ما به یک دیده ز صد جا نگرانیم ترا
شعر کامل
صائب تبریزی
* با نسخۀ طبیب چه کار آن مریض را
* کز خون دیده شربت و از غم غذا کند
شعر کامل
جامی
* دیگر به کجا می‌رود این سرو خرامان
* چندین دل صاحب نظرش دست به دامان
شعر کامل
سعدی