قاآنی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 38

1. دلدار بود دین و دل و طاقت و قرار

2. چون او برفت رفت به یکبار هر چهار

3. گویند صبرکن که بیاید نگار تو

4. آن روز صبر رفت که رفت از برم نگار

5. جایی که یار نیست دلم را قرار نیست

6. من آزموده‌ام دل خود را هزار بار

7. عاقل به اختیار نخواهد هلاک خویش

8. پیش از هلاک من زکفم رفت اختیار

9. تا یار هست از پی کاری نمی روم

10. دلداده را چکار به از عشق روی یار

11. شوریدگی نکوست به سودای زلف دوست

12. دیوانگی خوشست به امید چشم یار

13. آخر نمود بخت مرا زلف یار من

14. چون خویش سرنگون و پریشان و بی‌قرار

15. غم صدهزار مرتبه گرد جهان بگشت

16. جز من نیافت همدمی از خلق روزگار

17. قاآنی از جفای جهان هیچ غم مخور

18. می خور به یمن عاطفت صاحب اختیار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چه خواب یوسف رابه بند انداخت ،درآخر
* همان ازمحنت زندان برون آوردتعبیرش
شعر کامل
صائب تبریزی
* رنگ عاشق چو زعفران باشد
* هرکه عاشق بود چنان باشد
شعر کامل
انوری
* مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
* تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی