قاآنی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 51

1. دی من و محمود در وثاق نشستیم

2. لب بگشادیم‌ و در به روی ببستیم

3. گفتم برخاست باید از سر عالم

4. گفت بلی تا به مهر دوست نشستیم

5. گفتمش ایثار راه میر چه باید

6. گفت دل و جان نهاده بر کف دستیم

7. گفتم شیر از کمند میر نجسته است

8. گفت که ما نیز از آن کمند نجستیم

9. گفتم ما را نموده حزمش هشیار

10. گفت ولیکن ز جام عشقش مستیم

11. گفتم ما را بلند ساخته جاهش

12. گفت ولیکن به خاک راهش پستیم

13. گفتم قرینست تا که مادح اویم

14. گفت مفرمای بوده‌ایم که هستیم

15. گفتم ازین بیشتر دلم را مشکن

16. گفت مگر عهد میر بد که شکستیم

17. گفتم او خواجهٔ فقیر پرستست

18. گفت که ما بندهٔ امیر پرستیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر دست حنا بسته نهد پای بهر گام
* هر کس که تماشاگه او زیر چناریست
شعر کامل
فرخی سیستانی
* نه چنان گشت پریشان دل صد پاره من
* که به شیرازه آن زلف توان بست به هم
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ
* از سرشک من و خوناب جگر می‌روید
شعر کامل
خواجوی کرمانی