قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 103

1. تا صبا با آن سر زلف پریشان آشناست

2. صد گره از غیرتم با رشته جان آشناست

3. غم هجوم آورد و من در فکر بی‌سامانی‌ام

4. میزبان خجلت کشد هرچند مهمان آشناست

5. هرچه باداباد ما کشتی در آب انداختیم

6. گر بود بیگانه باد شرطه طوفان آشناست

7. عمرها شد حسرت چاک گریبان می‌کشم

8. با وجود آنکه دستم با گریبان آشناست

9. از غرور حسن ظاهر می‌کند بیگانگی

10. ورنه عمری شد به من از خویش پنهان آشناست

11. استخوانم حالتی دارد که چون گردد هدف

12. می‌شناسد ناوکش را زانکه پیکان آشناست

13. دیده قدسی حسد ورزیده در راه حرم

14. بر کف پایی که با خار مغیلان آشناست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دور مجنون گذشت و نوبت ماست
* هر کسی پنج روز نوبت اوست
شعر کامل
حافظ
* ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
* شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
شعر کامل
حافظ
* گر چه لبم نامه سربسته ای است
* نامه واکرده بود رنگ من
شعر کامل
صائب تبریزی