قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 134

1. می دید رویت آینه و دیده برنداشت

2. خشنود شد دلم که ز مهرت خبر نداشت

3. برگ گلی نبرد صبا از چمن برون

4. کز درد، بلبلی ز پی‌اش ناله برنداشت

5. در حیرتم که دیده ازو برنداشتم

6. دل را چگونه برد که چشمم خبر نداشت

7. در خاک خفته‌ایم چو گنج و مقیدیم

8. مردیم و غم ز دامن ما دست برنداشت

9. دامن ز ننگ صحبت من چید هرکه بود

10. غیر از جنون عشق که از من بتر نداشت

11. چشم دلم ز نور رخ او لبالب است

12. در حیرتم ز طور که تاب نظر نداشت

13. از جور خویش می‌کُشدم ورنه در دلش

14. هرگز فغان بی‌اثر من اثر نداشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می شود از سنگ طفلان چون تن مجنون کبود
* خال لیلی جامه در نیل مصیبت می زند
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی
* حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد
* علی الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند
شعر کامل
سعدی