قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 186

1. بر سر پیمانه غم هرگز این صحبت نبود

2. بود غم هم پیش ازین، اما به این لذت نبود

3. گرچه دامانش گرفتم، شکوه‌ام ناگفته ماند

4. آفتاب طالعم را فرصت رجعت نبود

5. سنگ چون ریگ روان می‌آید از دنبال او

6. عاشق دیوانه هرجا بود، بی دهشت نبود

7. آنقدر شغل گریبان پاره‌کردن داشتم

8. کز پی بر سر زدن، شب دست را فرصت نبود

9. کوهکن بر سنگ خارا نقش شیرین می‌کشید

10. عشق بود آن روز اما اینقدر غیرت نبود

11. دور مجلس بارها گشتم چو ساغر دیده باز

12. هیچ‌کس جز شیشه می قابل صحبت نبود

13. راست گر پرسی، شفا هم هست محتاج شفا

14. امتحان کردم، چه بیماری که در صحّت نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
* زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
شعر کامل
حافظ
* گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک
* هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم بچشم
شعر کامل
کمال خجندی
* نرگس ز نشاط ماه فروردین
* بر دست نهاد ساغر زرین
شعر کامل
امیر معزی