قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 200

1. میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند

2. شمع را گر تن نکاهد زندگانی چون کند؟

3. دایه را پستان به ناخن می‌تراشد طفل عشق

4. تا دمی شیرش مبادا در گلو بی خون کند

5. آنکه می‌خواهد غمی بردارد از روی دلم

6. کاش دل را از شکاف سینه‌ام بیرون کند

7. گل که نتواند رفو زد چاک جیب خویش را

8. چاره چاک دل مرغ گلستان چون کند؟

9. باز لیلی بر سر بالین مجنون می‌رود

10. چند عاشق شکوه از بی‌مهری گردون کند؟

11. نقش ما و بخت، قدسی چون بد افتاد از ازل

12. هرچه در دل نقش بندم، بخت دیگرگون کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هست بی صورت جناب قدس عشق
* لیک در هر صورتی خود را نمود
شعر کامل
جامی
* عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود
* نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
شعر کامل
شیخ بهایی
* به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز
* که گر بدو رسی از شرم سر فروداری
شعر کامل
حافظ