قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 245

1. مبادا کام جان از عیش، تا کام از الم گیرد

2. فسون عافیت بر دل مخوان، تا خو به غم گیرد

3. برون آ نیمشب از خانه، تا عالم شود روشن

4. کسی تا کی سراغ آفتاب از صبحدم گیرد؟

5. جفا خواهد که از طبع تو آیین جفا جوید

6. ستم خواهد که از خوی تو تعلیم ستم گیرد

7. نمی‌دانم که کرد این راه، سر، دانم که هر گامی

8. ز شوق زخم خارم، دیده پیشی بر قدم گیرد

9. نهم بر نقش پای خویش دایم دیده در کویش

10. که شاید رفته‌رفته دیده‌ام جای قدم گیرد

11. بود کوتاه از دامان مستی دست روشندل

12. برآرد از دل خود زنگ، چون آیینه نم گیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر مزاج نخل و نحل از لطف او یابد مدد
* نیش او پر نوش گردد خار آن خرما شود
شعر کامل
سلمان ساوجی
* نرگس مست تو گر باده چنین پیماید
* نیست ممکن که ز مجلس برود هشیاری
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* مشو در روزگار دولت از افتادگان غافل
* به پیش پا نظر کن تا چراغت روشنی دارد
شعر کامل
صائب تبریزی