قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 253

1. در طرب ز ازل بر من حزین بستند

2. گشاد نیست دری را که اینچنین بستند

3. بریدم از همه عالم برای خاطر دوست

4. کمر به دشمنی‌ام عالمی ازین بستند

5. کف بریده ما آشکار شد، ور نه

6. هزار دست شکسته در آستین بستند

7. نه کافرم، نه مسلمان، که با ترانه عشق

8. لبم ز زمزمه صوت کفر و دین بستند

9. نرست شاخ گلی چون تو از زمین، هرچند

10. که آب چشمه خورشید بر زمین بستند

11. چو غنچه در دل قدسی هزار جا گره است

12. ز هر گره که بر آن زلف عنبرین بستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
* باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت
شعر کامل
سعدی
* به خاموشی توان شد گوهر اسرار را محرم
* صدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز شرم روی تو در باغ وقت گل چیدن
* گل آب گردد و از دست باغبان بچکد
شعر کامل
اوحدی