قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 370

1. بر سر کوی تو عمری شد که ما افتاده‌ایم

2. دست و پا گم کرده و در دست و پا افتاده‌ایم

3. ذوق صحبت را غنیمت دان، وگرنه چون مژه

4. تا گشایی دیده را، از هم جدا افتاده‌ایم

5. سوی مشتاقان نمی‌آرد نسیم پیرهن

6. چند روزی شد که از چشم صبا افتاده‌ایم

7. بس که غم خوردیم، در عالم غم دیگر نماند

8. گوییا برقیم و در دشت گیا افتاده‌ایم

9. شیوه بیگانگی را هم نمی‌داند که چیست

10. عمرها دنبال آن ناآشنا افتاده‌ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تن مسکین من بگداخت چون موم
* دل غمگین من بشکافت چون نار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* کسی که دست به زلف دراز او دارد
* چرا به دامن این عمر مختصر چسبد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* چنین است رسم سرای فریب
* گهی در فراز و گهی در نشیب
شعر کامل
فردوسی