قدسی مشهدی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 415

1. در کوه و دشت، پهن شود تا نشان من

2. ای لاله کاش داغ تو بودی ازان من

3. از بس که حرف تیغ بتان شد زبانزدم

4. شد ریشه ریشه چون قلم مو، زبان من

5. گر پهلویم چو شمع نمی‌داشت، چربیی

6. کی سوختی به علت، مغز استخوان من؟

7. در غیرتم که سایه چرا با تو همره است

8. دنبال کس مباد دل بدگمان من

9. چشم حسود، بر دل چاکم خورد هنوز

10. رشکی که بر قفس نخورد آشیان من

11. بالیده‌ام ز شوق، که مویی نمی‌زند

12. موی میان او ز تن ناتوان من

13. هر ناله کز برای تو باشد توان شناخت

14. یا رب مباد گوش کسی بر فغان من

15. سررشته محبت اگر آیدم به دست

16. سوزد چو شمع بر سر آن رشته، جان من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* خبر ز تلخی آب بقا کسی دارد
* که همچو خضر گرفتار عمر جاویدست
شعر کامل
صائب تبریزی
* عارض از کافور و زلف از مشک داشت
* لعل سیراب از لبش لب خشک داشت
شعر کامل
عطار