حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 114

1. همای اوج سعادت به دام ما افتد

2. اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

3. حباب وار براندازم از نشاط کلاه

4. اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد

5. شبی که ماه مراد از افق شود طالع

6. بود که پرتو نوری به بام ما افتد

7. به بارگاه تو چون باد را نباشد بار

8. کی اتفاق مجال سلام ما افتد

9. چو جان فدای لبش شد خیال می‌بستم

10. که قطره‌ای ز زلالش به کام ما افتد

11. خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز

12. کز این شکار فراوان به دام ما افتد

13. به ناامیدی از این در مرو بزن فالی

14. بود که قرعه دولت به نام ما افتد

15. ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ

16. نسیم گلشن جان در مشام ما افتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
* یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
شعر کامل
حافظ
* سپاه شب تیره بر دشت و راغ
* یکی فرش گسترده از پرزاغ
شعر کامل
فردوسی
* می کافور بو در جام ریزیم
* وز این دریا در آن زورق گریزیم
شعر کامل
نظامی