حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 117

1. دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد

2. که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد

3. سر ما فرونیاید به کمان ابروی کس

4. که درون گوشه گیران ز جهان فراغ دارد

5. ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم

6. تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد

7. به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله

8. به ندیم شاه ماند که به کف ایاغ دارد

9. شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن

10. مگر آن که شمع رویت به رهم چراغ دارد

11. من و شمع صبحگاهی سزد ار به هم بگرییم

12. که بسوختیم و از ما بت ما فراغ دارد

13. سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم

14. طرب آشیان بلبل بنگر که زاغ دارد

15. سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ

16. که نه خاطر تماشا نه هوای باغ دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باشد که خود به رحمت یاد آورند ما را
* ور نه کدام قاصد پیغام ما گذارد
شعر کامل
سعدی
* سپند خال ازان دایم است پابرجا
* که چشم زخم به آن آتشین لقا نرسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی