حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 212

1. یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود

2. و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود

3. از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب

4. رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود

5. در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر

6. عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود

7. ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق

8. هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود

9. ای معبر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب

10. در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود

11. نقش می‌بستم که گیرم گوشه‌ای زان چشم مست

12. طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود

13. گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم

14. کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود

15. حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می‌نوشت

16. طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مبادا هیچ کس را روز سختی در کمین یارب
* دل گندم دو نیم از بیم سنگ آسیا گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیست ممکن از زبان خوش کسی نقصان کند
* چرب نرمی غوطه در شکر دهد بادام را
شعر کامل
صائب تبریزی
* صاحب دلی که نرد وفا عاشقانه باخت
* نقد دو کونْ در ره یار یگانه باخت
شعر کامل
جامی