حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 214

1. دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود

2. تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود

3. چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت

4. تدبیر ما به دست شراب دوساله بود

5. آن نافه مراد که می‌خواستم ز بخت

6. در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود

7. از دست برده بود خمار غمم سحر

8. دولت مساعد آمد و می در پیاله بود

9. بر آستان میکده خون می‌خورم مدام

10. روزی ما ز خوان قدر این نواله بود

11. هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید

12. در رهگذار باد نگهبان لاله بود

13. بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح

14. آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود

15. دیدیم شعر دلکش حافظ به مدح شاه

16. یک بیت از این قصیده به از صد رساله بود

17. آن شاه تندحمله که خورشید شیرگیر

18. پیشش به روز معرکه کمتر غزاله بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
* وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شعر کامل
حافظ
* ترا کارهای درشتست پیش
* گهی گرگ باید بدن گاه میش
شعر کامل
فردوسی
* پری رویی و مه پیکر سمن بویی و سیمین بر
* عجب کز حسن رویت در جهان غوغا نمی‌باشد
شعر کامل
سعدی