حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 303

1. شممت روح وداد و شمت برق وصال

2. بیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمال

3. احادیا بجمال الحبیب قف و انزل

4. که نیست صبر جمیلم ز اشتیاق جمال

5. حکایت شب هجران فروگذاشته به

6. به شکر آن که برافکند پرده روز وصال

7. بیا که پرده گلریز هفت خانه چشم

8. کشیده‌ایم به تحریر کارگاه خیال

9. چو یار بر سر صلح است و عذر می‌طلبد

10. توان گذشت ز جور رقیب در همه حال

11. بجز خیال دهان تو نیست در دل تنگ

12. که کس مباد چو من در پی خیال محال

13. قتیل عشق تو شد حافظ غریب ولی

14. به خاک ما گذری کن که خون مات حلال


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خاموشی توان شد گوهر اسرار را محرم
* صدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا
شعر کامل
صائب تبریزی
* رازی که سر به مهر ادب بود عمرها
* آخر ز کاسه سر منصور شد بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* از درون خستگان اندیشه کن
* وز دعای مردم پرهیزگار
شعر کامل
سعدی