حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 321

1. هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم

2. هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم

3. شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا

4. بر منتهای همت خود کامران شدم

5. ای گلبن جوان بر دولت بخور که من

6. در سایه تو بلبل باغ جهان شدم

7. اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود

8. در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم

9. قسمت حوالتم به خرابات می‌کند

10. هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم

11. آن روز بر دلم در معنی گشوده شد

12. کز ساکنان درگه پیر مغان شدم

13. در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت

14. با جام می به کام دل دوستان شدم

15. از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید

16. ایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم

17. من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست

18. بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم

19. دوشم نوید داد عنایت که حافظا

20. بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در قیامت می شود شیرین، زبان در کام ما
* تلخی بادام ما را شور محشر می برد
شعر کامل
صائب تبریزی
* رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
* بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* مرو با زاهد رعنا در این راه
* که ایشان را در این ره پا به جانیست
شعر کامل
شاه نعمت‌الله ولی