حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 389

1. چو گل هر دم به بویت جامه در تن

2. کنم چاک از گریبان تا به دامن

3. تنت را دید گل گویی که در باغ

4. چو مستان جامه را بدرید بر تن

5. من از دست غمت مشکل برم جان

6. ولی دل را تو آسان بردی از من

7. به قول دشمنان برگشتی از دوست

8. نگردد هیچ کس دوست دشمن

9. تنت در جامه چون در جام باده

10. دلت در سینه چون در سیم آهن

11. ببار ای شمع اشک از چشم خونین

12. که شد سوز دلت بر خلق روشن

13. مکن کز سینه‌ام آه جگرسوز

14. برآید همچو دود از راه روزن

15. دلم را مشکن و در پا مینداز

16. که دارد در سر زلف تو مسکن

17. چو دل در زلف تو بسته‌ست حافظ

18. بدین سان کار او در پا میفکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کودکانی که درین دایره سرگردانند
* بر سر جوز تهی اینهمه غوغا دارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست
* خبر از دوست ندارد که ز خود با خبرست
شعر کامل
سعدی
* گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
* مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
شعر کامل
سعدی