حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 434

1. ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی

2. وان گه برو که رستی از نیستی و هستی

3. گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو

4. هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی

5. با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش

6. بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی

7. در مذهب طریقت خامی نشان کفر است

8. آری طریق دولت چالاکی است و چستی

9. تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی

10. یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی

11. در آستان جانان از آسمان میندیش

12. کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی

13. خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد

14. سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی

15. صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز

16. ای کوته آستینان تا کی درازدستی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون نو شود در جهان داوری
* چو موسی بیاید به پیغمبری
شعر کامل
فردوسی
* دلی خزینه گوهر شود که چون دریا
* هزار مهر ز گرداب بر دهن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شوخی مکن ای پیر که هر موی سفیدی
* شمشیر زبانی است برای ادب تو
شعر کامل
صائب تبریزی