هاتف اصفهانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 72

1. گردد کسی کی کامیاب از وصل یاری همچو تو

2. مشکل که در دام کسی افتد شکاری همچو تو

3. خوبان فزون از حد ولی نتوان به هر کس داد دل

4. گر دل به یاری کس دهد باری به یاری همچو تو

5. چون من نسازی یک نفس با سازگاری همچو من

6. پس با که خواهد ساختن ناسازگاری همچو تو

7. چون من به گلگشت چمن چون بشکفد آن تنگدل

8. کش خار خاری در دل است از گلعذاری همچو تو

9. رفتی و غم‌ها در دلم خوش آنکه باز آیی و من

10. گویم غم دل یک به یک با غمگساری همچو تو

11. از یار بگسل ای رقیب آخر زمانی تا به کی

12. باشد گلی مانند او پهلوی خاری همچو تو

13. هاتف ز عشقت می‌سزد هر لحظه گر بالد به خود

14. جز او که دارد در جهان زیبانگاری همچو تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو سوفارش آمد بپهنای گوش
* ز شاخ گوزنان برآمد خروش
شعر کامل
فردوسی
* از مشرق بناگوش خندید صبح پیری
* ما تیره روزگاران در سیر ماهتابیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا خیال گریه کردم یار رفت
* این غزال از بوی خون رم می کند
شعر کامل
صائب تبریزی