حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 179

1. ای وقف شهیدان تو صحرای قیامت

2. آوازه ای از کوی تو غوغای قیامت

3. ای سلسلۀ زلف تو بر پای قیامت

4. سودایی خال تو، سویدای قیامت

5. بی داغ تمنّای تو یک سینه ندیدم

6. هر چند که گشتم به سراپای قیامت

7. از جلوه قیامت به جهان افکن و مگذار

8. در خاک برد خاک، تمنّای قیامت

9. بر تربت من جلوه کن از ناز که خواهم

10. سرمست نهم رو به تماشای قیامت

11. هم چشم تو بر هم زن هنگامۀ محشر

12. هم قدّ تو سر فتنۀ غوغای قیامت

13. از میکدۀ چشم تو هر کس که خورد می

14. هشیار نگردد، به تقاضای قیامت

15. زان وعده به فردا دهی امروز که باشد

16. فردای تو را، وعدۀ فردای قیامت

17. چون چشم تو، مستانه سر از خواب برآرد

18. بیخود شدۀ عشق تو فردای قیامت

19. اندیشه ای از حشر نداریم که سهل است

20. با آتش هجران تو گرمای قیامت

21. در کار حزین کن نگهی گرم، که فردا

22. بی هوش بود بادیه پیمای قیامت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حسن بالای چو سروش ز خرامیدن و خواب
* طعنه بر قامت شمشاد و صنوبر زده بود
شعر کامل
اوحدی
* یک جهان شوخی به یک عالم حیا آمیختند
* کان دو رعنا نرگس از بستان حسن انگیختند
شعر کامل
محتشم کاشانی
* گر ز چین آشوب برخیزد عجب نبود که باز
* بر سر زلف تو افتاده‌ست چین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی