حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 399

1. دل در خم زلف او سودای دگر دارد

2. با سلسله دیوانه غوغای دگر دارد

3. با جذبۀ مشتاقی، باشد دو جهان گامی

4. در دامن دل عاشق، صحرای دگر دارد

5. صحرای طلب دارد، در هر قدمی طوری

6. هر سنگ درین وادی موسای دگر دارد

7. گر عشق نهان بازد با خود عجبی نبود

8. در پردۀ دل مجنون، لیلای دگر دارد

9. افلاک نگهبان عشق تو نمی باشد

10. این بادۀ زورآور مینای دگر دارد

11. در مجلس ما یک کس هشیار نمی گردد

12. در جام مگر ساقی صهبای دگر دارد؟

13. پیداست حزین ما از دلق می آلودش

14. کاین رند خراباتی، تقوای دگر دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک
* هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم بچشم
شعر کامل
کمال خجندی
* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی
* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی