حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 514

1. سبک از جا رود، هر کس که با ما یار می گردد

2. نسیم گل چرا بر بی دماغان بار می گردد؟

3. برهمن زاده ای برده ست ایمانم که در عشقش

4. رگ جان، جسم را شیرازۀ زنار می گردد

5. سرت گردم اشارت کن به مژگان، آشنا سازم

6. مرا حیران نگاهی، گرد دل بسیار می گردد

7. پریشان زلف و مژگان بی خبر، لب می چکان داری

8. به این آشفتگی کس بر سر بازار می گردد؟

9. حزین آهم رسایی می کند، ایّام کوتاهی

10. لب از بیچارگی شرمندۀ اظهار می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی
* تو برو بهر علاج دل بیمار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی
* تو گرم کن نفس خویش را به آتش عشق
* رها کن آن دگران را به زیره و پلپل
شعر کامل
اوحدی
* دل کبود است چو نیل فلک ار بتوانید
* بام خم‌خانهٔ نیلی به تبر بگشایید
شعر کامل
خاقانی